رنگ در معماری ایرانی سنتی
هنگامی که از رنگ در معماری یاد می شود بی اختیار فضاهای رنگارنگ معماری ایرانی به ذهن می آید و انسان در درون عالم شگفت انگیزی از الوان گوناگون غوطه ور می شود . این تصور بی شک به لحاظ استفاده وسیع از رنگ در معماری سنتی ایرانی است.
حضور رنگ را در معماری سنتی ایرانی می توان در اغلب بناهای قدیمی شهرها، در بناهای مذهبی و غیر مذهبی ، مسکونی و عمومی برروی گنبدهای تیزه دار مرتفع ، بر گلدسته های برافراشته ، سردرهای دعوت کننده ، حیاط های پوشیده و محجوب ، در درون گنبدخانه ها ، شبستان ها ، تالارها و تقریبا در همه جا ملاحظه کرد.
رنگ در معماری ایرانی اغلب با نقش همراه است و در قالب های گوناگون شکل های هندسی و گیاهی با کتیبه های خطی می نشیند.
رنگ در معماری اسلامی اگرچه در مراحل نهایی فعالیت های ساختمانی به کالبد بنا افزوده می شود ، لكن در حاصل کار ، یعنی کیفیت آن فضایی که در نهایت پدید می آید و نقش بسیار مهم و تعیین کننده ای دارد.
برای درک بهتر مطلب کافی است در ذهن خود قشر رنگین یک بنا ، في المثل پوسته کاشی کاری شده فضای داخلی نمازخانه مسجد شیخ لطف الله اصفهان را برای چند لحظه از بدنه آن حذف کنیم . آنچه پس از چنین تصرفی باقی می ماند کالبد آجری ساده ای است که صورت های مشابه آن در تاریخ معماری ما اندک نیست.
تاریخچه استفاده از رنگ در معماری ایرانی
معماری سنتی ایران در یک دوره طولانی ، یعنی بیش از پنج قرن ، فاقد رنگ معمارانه به معنای مصطلح آن بوده ، یا به بیان دیگر رنگ آن به رنگ مصالحی چون آجر و گچ محدود میشده است.
پس از نیمه قرن ششم هجری است که رنگ در چند با حضور قابل توجهی می یابد، میل به استفاده از رنگ در معماری ایرانی برای فضاسازی ، پس از این قرن و پس از دوره رکود ساختمان سازی در قرن هفتم ، در آثار قرن هشتم به وضوح مشاهده می شود.
از این پس میزان رنگ در معماری ایرانی در بناها پیوسته افزایش می یابد تا بالاخره آثار سراپا رنگ در قرون بعد ظاهر می گردد .
بررسی کلی تاریخ معماری ایران نشان می دهد که هیچ یک از تغییراتی که در وجوه مختلف آثار معماری اسلامی ایران در طی هزار و چند سال رخ می دهد تا به این حد مهم و تعیین کننده نبوده است .
به این ترتیب ، گرایش به رنگ در معماری ایرانی را می توان مسبب مهم ترین تحول و عامل کلی ترین تقسیم بندی تاریخ این معماری به حساب آورد و به دو دوره معماری بی رنگ و معماری رنگین قایل شد.
محدودیت رنگ ها در معماری
یک اصل بسیار مهم که از بررسی آثار رنگین معماری ایران معلوم می شود محدودیت رنگ های مورد استفاده آن است. البته هنگامی که این آثار را به ترتیب تاریخی می نگریم افزایش تدریجی رنگ در معماری را مشاهده می کنیم ، لیکن حتی در دورانی که این تعداد به نهایت خود هم می رسد باز رنگها محدود و اندک اند.
محدودیت رنگ ها در وهله اول نتیجه انصراف هنرمندان از به کارگیری بعضی رنگهاست . برای توضیح مطلب باید انصراف کامل هنرمندان از رنگ خاکستری را متذکر شویم و به استفاده بسیار اندک از قرمز و بعضی رنگ های طایفه قرمز مثل انواع صورتی ها ، انواع بنفش ها و نارنجی ها ، مخصوصا نارنجی های متمایل به قرمز ، اشاره کنیم .
اما علت مهم تر محدودیت رنگ های به کار رفته را باید در این جستجو کرد که هنرمندان نقاش از اختیار کردن رنگهای مختلف طیف یک رنگ اجتناب کرده اند و از هر طيف . تنها یک رنگ را برگزیده و در اثر خود به کار برده اند .
نکته جالب این که رنگ های خاصی که بدین ترتیب از میان تمامی رنگ ها انتخاب و دستچین شده اند تنها مورد استفاده یک هنرمند نبوده و فقط برای رنگ آمیزی یک اثر واحد به کار نرفته اند.
کیفیت ثبات رنگ در معماری ایرانی
ثبات رنگ های مورد استفاده در معماری ایران خود به خود به آنها ارزش و اعتبار خاص می بخشد این ثبات رنگ ها در معماری در چشم انسان نه به صورت اجرای منفعلی که به خاطر ضرورت های ترکیب به کار رفته باشند بلکه به سان موجودات ثابت و با منزلتی جلوه می دهد که به هنگام خلق اثر در کنار هم می نشینند و ترکیبی را فراهم می آورند که سبب کمالشان گردد.
ثبات رنگ ها همچنین باعث شده تک تک آنها را به راحتی از میان طیف گسترده رنگها تشخیص داده شوند و از دیدنشان آثار معماری ایران تداعی گردد.
بازی رنگ در معماری ایرانی
رنگ های سازنده نمای آثار معماری اسلامی ایران را ، آبی . خاکی ، سفید ، زرد ، طلایی ، سبز ، قهوه ای ، آخرا و مشکی تشکیل می دهند.
رنگ آبی در معماری
از میان این رنگ ها , آبی از همه شاخص تر است و هر وقت سخن از رنگ های این معماری به میان می آید همین آبی است که قبل از هر رنگ دیگر به ذهن متبادر می شود.
جالب این که نخستین رنگی که در آثار این معماری به کار برده می شود نیز همین آبی است . آبی را می توان بر روی هر مصالح آغشته به رنگی مشاهده کرد . اما به راستی بر روی کاشی است که نمود واقعی خود را یافته است.
آبی در دو صورت تیره و روشن یا به اصطلاح لاجوردی و فیروزه ای و در آثار معماری ظاهر شده است.
اهیت رنگ های یاد شده بدین جهت است که در اکثر ترکیبات رنگی ، حداقل یکی از این دو حضور دارند و معمولا رنگ متن ترکیب را می سازند یا دست کم سطح قابل توجهی را به خود اختصاص می دهند . هنگامی که لاجوردی و فیروزهای توأمان به کار می روند نیز معمولا یکی از آنها در متن قرار می گیرد.
استفاده از دو رنگ از طیف آبی ، استثنایی بسیار مهم بر قاعده ای است که درباره عدم به کارگیری رنگهای مختلف طیف یک رنگ بیان کردیم پس از آبی باید از « خاکی » به عنوان یک رنگ مهم نام برد.
رنگ خاکی در معماری
خاکی ، رنگی است که به واسطه استفاده از آجر تراش و سفال بی لعاب در کاشی کاری ها ظاهر می شود . این رنگ نیز در بسیاری نمونه ها به صورت رنگ متن مشاهده می شود . مصادیق خوب این گفته را می توان در کاشی کاری های معقلی ملاحظه کرد.
رنگ سفید در معماری
سفید ، رنگ مهم دیگری است که در کاشی کاری به وفور از آن استفاده شده است . ظهور سفید در آثار کاشی کاری ، به لحاظ تلالویی که در ترکیب رنگ ها ایجاد می کند یک اتفاق مهم است.
رنگ زرد در معماری
زرد نیز رنگ مهمی است . این رنگ بیشتر در کاشی کاری به کار رفته ؛ هر چند که در نقاشی روی گچ و شیشه های رنگی نیز استفاده شده است ظهور زرد نیز ، مانند سفید ، در آثار کاشی کاری ، یک رویداد مهم است.
رنگ گرم و درخشان زرد کیفیت جدیدی به ترکیبات رنگی می بخشد اهمیت ورود رنگ زرد به جرگه رنگ ها هنگامی بهتر فهمیده میشود که احتیاط معماران و تأخیر ایشان در به کارگیری آن در پوسته بیرونی بناها را در یک دروه طولانی مشاهده میکنیم.
رنگ زرد در معماری را می توان رقیبی برای رنگ خاکی به شمار آورد ؛ چرا که با افزایش تدریجی و تثبیت زرد ، علاقه به استفاده از خاکی کاهش می یابد. زرد جزء معدود رنگهایی است که انواع مختلف دارد . از جمله آن می توان به زرد طلایی ، زرد معمولی و زرد نارنجی اشاره کرد.
رنگ طلایی در معماری
رنگ طلایی بیشتر بر روی گچ کار شده است ، برای این مقصود طلا به صورت محلول یا ورقه های نازک به گچ اضافه می شده است . این رنگ همچنین رنگ صفحات فلزی آب طلا داده شده ای است که بر سطوح بعضی منارها ، گنبدها و ایوانها مشاهده می گردد.
طلایی ، در میان رنگ هایی که بر روی گچ کار می شوند ، مقام مهمی دارد و حتی ممکن است به صورت رنگ متن درآید . طلایی در آثار کاشیکاری نیز مصادیقی دارد . سبز در همه جا ، در آثار کاشی کاری و گچ نقاشی شده و شیشه رنگی ، مصداق دارد.
رنگ سبز در معماری
استفاده از سبز در کاشیکاری معمولا هنگامی صورت پذیرفته که ترکیب دارای تعداد زیادی رنگ بوده است . در این گونه ترکیب ها اغلب نقطة مهمی از کار به سبز اختصاص داده شده است.
رنگ قهوه ای و اخرایی در معماری
رنگ قهوه ای در معماری روی کاشی و گچ است و اخرا تنها روی گچ به چشم می خورد. وسعت سطح اخرا در نقاشی های روی گچ ، شخصیت گرم و پخته ای به ترکیبات رنگی می بخشد و تا حدی سبب تمایز ترکیبات رنگی روی گچ از کاشی شده است.دو رنگ قهوه ای و اخرا را می توان جانشین هایی برای قرمز به حساب آورد.
رنگ مشکی در معماری
و بالاخره مشکی ( یا سیاه ) نیز رنگی است که در کاشی به کار آمده و اغلب به صورت یک رنگ فرعی ظاهر شده است . همان گونه که در ابتدای گفتار اشاره کردیم و با حضور مصالح رنگین در بناها و همنشین شدن آنها با مصالح ساختمانی مثل أجر ، گچ ، چوب و سنگ ) ارزش های رنگی مصالح یاد شده آشکار می گردد و اینها نیز به صورت مصالح رنگین جلوه می نمایند.
ترکیبات رنگ ها در معماری ایرانی
بررسی مصادیق نشان می دهد که انواع ترکیبات رنگی موجود در آثار معماری اسلامی ایران نیز، همچون تعداد رنگ های مورد استفاده ، محدود و بالنسبه مشخص اند.
باید خاطر نشان شود که حتی هنگامی که ترکیبات رنگی به پیچیده ترین حالت خود می رسند باز هم تعداد رنگ هایشان محدود است و کمتر اتفاق افتاده است که رنگ های به کار رفته در قاب های مستقل سطوح رنگین از شش یا هفت رنگ تجاور کند.
ترکیبات دو رنگی
ساده ترین انواع رنگ آمیزی را تشکیل می دهند، از مهم ترین این ترکیبات ، ترکیب خاکی و فیروزه ای است که از لحاظ تاریخی نیز اهمیت دارد زیرا این صورت ، جزو نخستین ترکیبات رنگینی است که در تاریخ معماری ما مشاهده می شود و مصادیق زیبای آن در مناره ها و مقبره های قرن ششم قابل ملاحظه است.
از ترکیب مهم خاکی و فیروزه ای که بگذریم ، ترکیب خاکی و لاجوردی . و فیروزه ای و لاجوردی نیز قابل ذکر است . ترکیب سفید با فیروزه ای و سفید با لاجوردی را می توان در اکثر کتیبه های خط ثلث کاشی کاری شده ملاحظه کرد .
از دیگر ترکیبات مهم دو رنگی که بیشتر در آثار نقاشی روی گچ به چشممی خورد باید به همجواری طلایی و فیروزه ای ، طلایی و اخرا ، طلایی و سبز و ترکیب بی نظیر طلایی و لاجوردی اشاره کرد . مصادیق عالی ترکیبات اخیر در بسیاری از مقابر متبرک و قصرها به چشم می خورد.
در میان ترکیبات سه رنگی ، صورت های حاصل از همنشینی دو رنگ آبی با رنگ های روشن ، مانند خاکی با سفید با زرد ، از همه مهم تر و فراوان تر است . ترکیب فیروزه ای و لاجوردی با خاکی موارد استفاده فراوان داشته است
همنشینی دو رنگ آبی با زرد نیز ترکیب جذاب دیگری را پدید می آورد که در آن رنگهای سرد و گرم به هم آمیخته شده اند ، گاهی ، در ترکیبات سه رنگ یاد شده ، مشکی به جای لاجوردی می نشیند و انواع دیگری از این ترکیب ها را می سازد.
ترکیبات چهاررنگی
مصادیق مربوط به ترکیب لاجوردی و فیروزه ای با دو رنگ از سه رنگ خاکی و سفید و زرد بسیار فراوان است . همچنین ترکیب آبی ها با سفید و سیاه نیز مکرر به چشم می خورد . هنرمندان با جانشین کردن مشکی به جای لاجوردی در ترکیبات فوق الذكر ،انواع دیگری را نیز به دست آورده اند.
یک نمونه عالی از این دست ، یعنی ترکیب مشکی و فیروزه ای با خاکی و سفید را می توان در منظر بیرونی گنبد مسجد شیخ لطف الله در اصفهان ملاحظه کرد . در نقاشی های روی گچ نیز ترکیبات چهار رنگ دل انگیزی مشاهده می شود که زیباترین آنها از همجواري لاجوردی و فیروزهای با طلایی و اخرا.
همنشینی سبز و فیروزه ای با طلایی و سفید ، و پیوند لاجوردی و سبز و اخرا به دست آمده است همراهی رنگ های روشن خاکی با زرد با چهار رنگ لاجوردی ، فیروزه ای ، سفید و سیاه . ترکیبات پنج رنگی متداول را به وجود می آورد.
در ترکیبات پنج رنگ ، سبز نیز به کار گرفته شده است و یک مصداق خوب آن را که نتیجه همجواری سبز با لاجوردی ، فیروزه ای ، زرد و سفید است می توان در مقبرة درب امام اصفهان مشاهده کرد.
ترکیبات شش رنگی
از میان مجموعه های شش رنگی باید از ترکیب چها رنگ لاجوردی ، فیروزه ای ، سیاه و سفید با دو رنگ از سه رنگ زرد ، سبز و قهوه ای نام برد.
هنگامی که تعداد رنگ ها به شش یا هفت رنگ افزایش می باید نسبت استفاده از رنگ های مختلف و نحوه به کارگیری آنها در ترکیب به گونه ای است که مجموعه به صورت ترکیبی از چهار یا پنج رنگ جلوه می نماید و دو یا سه رنگ دیگر کمتر به چشم می آیند..
رنگ و نقش در معماری
رنگ و نقش به توسط کاشی و رنگ امیزی روی گچ و گاه شیشه های رنگی به بنا وارد می شوند . هنگامی که این اجزای رنگین در بنا ظاهر می گردند و همنشین مصالح ساختمانی ( یعنی آجر ، گچ ، چوب ، سنگ و امثال آنها ) می شوند ، ارزش های رنگی مصالح یاد شده را نیز آشکار می کنند و آنها را نیز به صورت مصالح رنگین جلوه می دهند و بدین ترتیب بنا از رنگ های بیشتری برخوردار میگردد.
چنان که پیش تر اشاره کردیم رنگ در معماری ما اغلب با نقش همراه است و به این ترتیب در داخل قالب های از پیش طراحی و آماده شده قرار میگیرد.
این قالب ها ممکن است شبکه ای هندسی و بافتنی گیاهی ، یا مجموعه ای از حروف و کلمات یک کتیبه خطی باشند . به هنگام رنگ گذاری بر نقش های هندسی ، نقاشی از نظم موجود در طرح شبکه ها ، یعنی از انتظام های مرکزگرا و متقارن و مکرر ، پیروی می کند و این نظم را به وضوح و قدرت بیشتر نمایش می دهد.
این روش با به کارگیری رنگ های متضاد و نشاندن آن بر شکل های مجاور هم نه فقط به رنگ ها اعتبار و منزلت می بخشد بلکه تفاوت و گونه گونی شکل ها را نیز بهتر مشخص می سازد و تضاد را به دنیای شکل ها هم می کشاند.
صنایع رنگ در معماری ایرانی
رنگ در معماری، برای ظهور در بنا و ایجاد اجزای رنگین ، باید بر مصالح مختلف بنشیند . این ضرورت سبب پیدایش صنایع مختلفی می گردد که اهم آن ، همچنان که پیش تر اشاره کردیم ، صنایع کاشی ، نقاشی روی گچ و شیشه رنگین است.
کاشی و رنگ در معماری ایرانی
در رنگ آمیزی بناهای اسلامی ایران ، کاشی نقش اصلی را بر عهده دارد ، صنعت کاشی از تمامی صنایع دیگر مربوط به رنگ پیچیده تر و مشکل تر است . در واقع تمامی شگردهای کیمیاگرانه صنعتگران قدیمی در این حرفه به کار می آیند.
صنایع کاشی متنوع و متعددند ؛ اما مهم ترین آنها دو شیوه معروف « معرق » و « هفت رنگ » است . کاشی گل پختهای است که یک سطح أن با غشایی از العابی رنگین و شیشه ای پوشیده شده است.
جنس مقاوم کاشی آن را در مقابل عوامل جوی پایدار می دارد و شیشه ای بودن لعابش رنگ های درون آن را شفاف و با جانشان می دهد و این دو خصیصه . که یکی استفاده از کاشی را برای تمامی نقاط بنا ممکن می سازد و دیگری بدان بهتر از هر دیگر امکان ایجاد فضاهای رنگین و زنده و براق و جدار را می بخشد ، سبب می شود کاشی نزد معماران سنی عزیز ومقبول افتد و بناهای ایران سراپا با کاشی پوشیده شوند.
گچ و رنگ در معماری ایرانی
نقاشی روی گچ نیز در رنگین کردن بناها نقش پراهمیتی دارد . سهولت عمل و در نتیجه سرعت بیشتر کار و هزینه کمتر اجرا ، نسبت به کاشی و کاشی کاری ، سبب مطلوب شدن این شیوه و در نتیجه استفادة وافر از آن شده است.
رنگ آمیزی روی گچ را می توان در سطوح بسیاری از فضاهای بسته و نیم باز بناهای سنتی ملاحظه کرد و تنها در فضاهای باز و جبهه های بیرونی بناست که گچ نقاشی شده ، به خاطر عدم مقاومت دربرابر رطوبت ، کاربرد نیافته و به ندرت ممکن است به چشم بخورد.
نتیجه گیری رنگ و معماری
رنگ همواره در معماری سنتی ایرانی جایگاه ویژه و منحصر بفردی داشته است و بناهای ایرانی همواره جایگاه نمایش اعتقادات و احساسات ایرانیان بوسیله ی رنگ بوده است. معماران ایرانی در تزیینات فضا با استفاده از رنگ از رنگهای مختلف و آرامش بخش بهره می بردند تا بتوانند تاثیر فضایی بهتری را ایجاد کنند . در بیشتر دوره ها بناها از رنگهای غنی و متنوعی برخوردار بوده که در اعصار اسلامی به یک قوت و هماهنگی بی همتایی دست یافت.
طیف رنگ های مورد استفاده در بناهای مختلف ایرانی بسیار گسترده است و هر رنگی را از قرمز تا بنفش را در بر میگیرد اما رنگ های عمده ی مورد استفاده ایرانیان در اکثر بناها فیروزه ای ، آبی ، سفید و لاجوردی است که احتمالا به علت قداست و بعد معنوی رنگ ها و اثری که بر روحیه انسان میگذارد تا این حد مورد استفاده قرار میگرفته و تا حدودی نیز جنبه ی اعتقادی و مذهبی دارد.
منابع:
Islamic architecture
به عنوان یک معمار با تجربه، وظیفه خودم میدونم که تجربیاتم رو در اختیار عزیزانی که به این حوزه علاقه دارند قرار بدم و در این مسیر راهنماییشون کنم.
بدون دیدگاه